مقدمه
چه بخواهید یک وبلاگ نویس یا نویسنده داستان کوتاه شوید و چه بخواهید نویسنده رمان یا ویراستار باشید، در هر صورت هدف شما این است که نوشتههایتان مورد توجه عموم قرار گرفته و برجسته جلوه کنند. برخی از نویسندگان اهدافشان این است که متن آنها چاپ شده و به رسمیت شناخته شود اما برخی دیگر همین که اثر آنها بتواند بر روی یک نفر تاثیر بگذارد برایشان کافی است. به هر حال نویسندگان مختلف، اهداف گوناگونی دارند که باید در هر صورت با اصول نویسندگی و تقویت مهارتهای این حرفه آشنا باشند تا بتوانند به بالاترین مدارج ممکن برسند.
اگر شما هم از آن دسته از افرادی هستید که به شدت به حوزه نویسندگی علاقمند هستید و در رویاهایتان، خود را نویسندهای بزرگ و برجسته تصور میکنید، به شما توصیه میکنیم که تا پایان این متن ما را همراهی کنید تا با مهارتهای نویسندگی آشنا شده و اصول تبدیل شدن به یک نویسنده موفق را یاد بگیرید.
با ما همراه شوید…
تعریف نویسندگی
امروزه تعریف نویسندگی شکل و شمال متفاوتی به خود گرفته است. افراد مختلف عقاید گوناگونی با یکدیگر دارند و تعریف هر کدام از آنها نسبت به مفهوم نویسنده موفق متفاوت خواهد بود.
به عنوان مثال، برخی افراد، موفقیت نویسنده را به انتشار کتابها و رمانهای وی و قرار گرفتن آنها در لیست پرفروشترین کتابهای سال نیویورک تایمز میدانند. اگرچه برای بسیاری دیگر، موفقیت نویسنده صرفاً به معنای تألیف کتابهای داستانی و غیر داستانی یا چاپ آثار او در یک مجله یا روزنامه است.
اما به طور کلی باید گفت؛
«نوشتن» یا نویسندگی فرایندی است که در آن با استفاده از نمادها (حروف الفبا، فاصله و نیم فاصله و علائم نگارشی) افکار و عقاید به شکلی که برای مخاطب قابل فهم یا به عبارتی دیگر قابل خواندن باشد، انتقال مییابد.
برای اینکه بتوانید منظور خود را به عنوان نویسنده به مخاطب برسانید لازم است تا درک واضحی از یک سیستم زبانی داشته باشید. برای درک این سیستم باید با دستور زبان، کلمات، علائم نگارشی، ساختار کلمات، هجی کردن و همینطور قالب بندی صحیح آشنا باشید. در ادامه به این موارد بیشتر میپردازیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحه نویسندگی خلاق مراجعه فرمایید.
اگر به نویسندگی هم به چشم یک هنر نگاه کنید، در مییابید که برای نوشتن یک متن نیز مثل کشیدن یک نقاشی زیبا، نواختن یک قطعه موسیقی، ساختن یک مجسمه، ثبت یک عکس زیبا و سایر کارهای هنری، تمرین و تکرار لازم است.
امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی و فناوری اطلاعات و روی کار آمدن شبکههای اجتماعی، بحث تولید محتوا رونق فراوانی پیدا کرده است. به طوری که تولید محتوا در پارهای از مواقع با کسب و کارهای جدید گره خورده است. بنابراین حتی اگر به حوزه نویسندگی به طور حرفهای هم علاقمند نیستید، لازم است تا با اصول اولیه نویسندگی آشنا باشید تا در مواجهه با دیگران از گردانه رقابت خارج نشوید.
در قسمت زیر به برخی از مهمترین اصول نویسندگی میپردازیم.
- تفکر و انتخاب موضوع
پیش از نوشتن انتخاب موضوع و تفکر در مورد آن، میتواند یکی از چالش برانگیزترین تصمیماتی باشد که در طول نوشتن یک کتاب، مقاله یا یک داستان خواهید گرفت. دانستن این مسئله که کجاها باید به دنبال ایده برای نوشتن باشید، شاید بتواند مسیر را برایتان هموارتر کند.
در این جا چند روش برای پیدا کردن موضوع و در حقیقت شروع فرایند نوشتن آورده شده است که به شرح زیر است:
- کتابهای راهنما، فرهنگ نامههای تخصصی و دایره المعارفها، اغلب نمای خوبی از یک موضوع به شما خواهند داد و اطلاعاتی کلی و اصطلاحات کلیدی را در مورد آن موضوع در اختیار شما قرار خواهند داد. شما میتوانید برای دسترسی به کتابچههای راهنما، دائره المعارفها و فرهنگ نامههای تخصصی به کتابخانهها مراجعه کنید. گاهی برخی از این کتابها به صورت آنلاین نیز در دسترس خواهند بود.
- آیا در کلاس درس در مورد موضوع جالبی بحث کردید که دوست دارید بیشتر درباره آن بدانید؟ میتوانید از مربی یا استاد خود در مورد تبدیل آن به مقاله بپرسید.
- ورق زدن کتابهای درسی و غیر درسی و نگاهی اجمالی به آنها به خصوص نگاه کردن به فهرست مطالب میتواند چراغی را در ذهن شما روشن کند.
- دنبال کردن رسانههای مختلف و سر زدن به منابع خبری روز میتواند قوه تخیل شما را برای انتخاب موضوعاتی که دغدغه جامعه است، تقویت کند.
- جمع آوری اطلاعات در مورد موضوعات ناشناختهای که دوست دارید در مورد آنها بدانید هم ایدهی جذابی برای انتخاب موضوع است. (توصیه میشود پیش از انجام تحقیقات موضوع مورد نظر را از سایت ویکی پدیا بررسی کنید.)
- دیدن فیلم و خواندن کتاب نیز میتواند در این راستا کمک کننده باشد.
حال که موضوع مورد نظر را برای نوشتن انتخاب کرده اید، میبایست علاقه خود را نیز نسبت به موضوع مورد نظر بسنجید. محققان دریافتهاند که هرچه علاقه نویسنده نسبت به اثر بیشتر باشد، تحقیق و نوشتن در مورد آن موضوع آسانتر خواهد بود.
لازم به ذکر است که برای گزینش موضوع باید از انتخاب موضوعات بسیاری کلی و یا بسیار جزئی دوری کنید. چرا که اگر موضوع شما بسیار گسترده باشد، نمیتوانید به همه جوانب بپردازید و اطلاعات ناقص خواهد ماند و در صورتی که به موضوعات جزئی بپردازید ممکن است اطلاعات کافی برای نوشتن نداشته باشید و یا در یافتن منابع تحقیق دچار مشکل شوید.
و در آخر باید به این مسئله توجه کرد که آیا قرار است مقالهای بنویسید که موضوعی را توصیف یا مقایسه میکند و یا اینکه که میخواهید به بحث و نقطه نظرات متفاوت بپردازد؟ تمام این مسائل در انتخاب موضوع دارای اهمیت است زیرا بر روی نحوه برخورد شما با موضوع تأثیر گذار خواهد بود.
- نحوه بیان مطالب
نحوه بیان مطالب و ابراز احساسات هنگام نوشتن ممکن است کمی دشوار باشد. این موضوع نیاز به همدلی، استفاده از واژگان خوب و کاربردی و توانایی توصیف احساسات در طیف گستردهای از سناریوها را دارد. با تزریق احساسات به نوشتههای شما قالبی جذاب و معنادار پدید میآید که میتواند بسیار تاثیر گذار جلوه کند.
برای این که بتوانید این شیوه را در نوشتههای خود حفظ کنید لازم است تا به نکات زیر دقت داشته باشید.
- انگیزه و احساسات درونی شخصیتهای داستان را وارسی کنید.
حتی اگر در داستانها به خصوص داستانهای کوتاه نتوانید در مورد پیش زمینه شخصیتها صحبت کنید، لازم است تا در ذهن خود به عنوان نویسنده تمامی انگیزه و احساسات درونی شخصیتهای داستان را تک تک مورد بررسی قرار دهید.
- خود را به جای شخصیتهای داستان قرار دهید.
این کار یک تمرین ساده فکری است که به شناسایی احساسات شخصیتهای شما کمک میکند. در واقع عنصر همدلی به شما کمک میکند تا به توانایی درک احساسات دیگران دست پیدا کنید و بتوانید نحوه بیان خود را با مخاطب مطابقت دهید.
- طرح داستان را مشخص کنید.
داشتن ایده در مورد چگونگی پیشرفت داستان و به خصوص نقطه پایان، شما را قادر میسازد تا در زمان مناسب، احساساتی درست و منطقی را به شخصیتهای خود نسبت دهید.
لازم نیست قبل از نوشتن داستان در مورد همه جزئیات طرح ذهنی داشته باشید، همین که بتوانید طرح کلی را در ذهن تصویر کنید یعنی نصف راه را پیموده اید و میتوانید به خوبی از پس نحوه بیان مطالب بربیایید.
- زاویه دید را از پیش مشخص کنید.
این که زاویه دید در حالت اول شخص و یا سوم شخص باشد میتواند به طرز چشمگیری بر نوع دیدگاه خواننده تأثیر بگذارد.
- اول شخص
روایت داستان از دید اول شخص یا همان شخصیت اصلی داستان، فرصتهای بسیاری را برای درون نگری و خواندن افکار شخصیت اول داستان که در اعماق ذهن وی قرار گرفته فراهم میکند.
- سوم شخص
روایت داستان از دید سوم شخص انعطاف پذیری بیشتری دارد و خواننده میتواند به همان اندازه میخواهد و تا جایی که نویسنده اجازه دهد از شخصیت اصلی داستان مطلع شود.
در نوشتههای غیر داستانی نیز نحوه بیان مطلب میتواند بر اساس موقعیت، رسمی یا غیررسمیباشد. از تاثیر لحن در نحوهی بیان مطالب نیز نمیتوان چشم پوشی کرد. لحنها میتوانند در متن از حالت توصیفی، پرسش و پاسخ، روایی و حماسی گرفته تا حالت طنز متغیر باشند.
- جمله بندی
بستر متن از طریق چیده شدن جملات در کنار یکدیگر ایجاد میشود و این ارتباط بین جملات است که انسجام متن را شکل میدهد پس لازم است تا به جمله بندی در طول متن توجه کرد.
برای این که بتوانیم جمله بندی مناسبی داشته باشید باید به محتوای جمله و ساختار جمله توجه کنیم. اما دقت داشته باشید که منظور از جملات مناسب، جملات پیچیده نیست! چرا که گاهی جملات کوتاه میتوانند بیش از یک جمله طولانی موثر باشند.
بیشتر نویسندگان هر از چندگاهی ساختار جملههای خود را تغییر میدهند و استفاده از انواع مختلف جملات را یکی از اصلیترین راههای ارتباط با مخاطبان و حفظ علاقه آنها به آثارشان میدانند. یک نویسنده خوب همیشه برای بهبود مهارتهای نوشتاری خود تلاش میکند که در نهایت منجر به بهتر نوشتن جملات میشود.
یک جمله خوب بیانگر یک طرح فکری کامل است و میتواند ایدهها را به وضوح بیان کند.
به نظر شما یک جمله خوب باید چگونه باشد؟
در پاسخ باید گفت:
- یک جمله خوب، باید کامل باشد.
یک جمله کامل به فعل و فاعل نیاز دارد و مفهوم کاملی را بیان میکند که گاهی به عنوان یک بند مستقل نیز شناخته میشود. ساختار جمله میتواند به تنهایی بیاید و بدون نیاز به اطلاعات اضافی ایدهای را بیان میکند. به عنوان مثال: والدین نگران فرزندان خود هستند. این جمله کامل است و ایده روشن و مستقلی را منتقل میکند.
- یک جمله خوب باید احساسات را به ذهن منتقل کند.
هنگامی که میخواهید توجه خواننده را به خود جلب کنید، به کارگیری احساسات در جمله به شما کمک میکند تا متوجه شوید که آیا مخاطب شما همان چیزی را میخواهد که شما میخواهید یا نه؟ این امر به ویژه در بسیاری از حوزهها مثل بازاریابی بسیار مفید است به طوری که با ایجاد ارتباط عاطفی با خواننده میتوانید خواستههای آنها را برطرف کنید یا ترسشان را از بین برده و اعتماد سازی را جایگزین کنید.
- یک جمله خوب باید اتفاقات را در ذهن تصویر کند.
توصیف صحنهها، قوهی مخیله مخاطب را به کار میگیرد تا اتفاقات را تک به تک در ذهن خود به تصویر بکشد. در چنین جملاتی به جزئیات بسیار توجه میشود تا پیام مورد نظر به ذهن مخاطب ارسال شود.
تصویرسازی ذهنی برای مخاطب میتواند جملات شما را به عنوان نویسندهای که با اصول نویسندگی آشناست، قدرتمند جلوه دهد.
- انتخاب واژههای مناسب
یکی از سادهترین راهها برای تقویت مهارتهای نوشتاری، یادگرفتن کلمات جدید و افزودن آنها به دایره واژگانی است. در برخی از زبانها مثل زبان انگلیسی، یادگیری واژه هرگز به پایان نخواهد رسید!
حال سوال این است که؛ چرا یادگیری واژگان برای نویسندگان مهم است؟
همانطور که یادگیری لغات در مکالمه مهم است و برای اینکه بتوانید صحبت کنید به کلمات نیاز دارید، برای نوشتن نیز باید دایره واژگانی گستردهای داشته باشید. با یاد گرفتن کلمات بیشتر به راحتی میتوانید به توصیف وقایع، ابراز احساسات و صحبت در مورد ایدههای مختلف بپردازید.
باارزشترین واژگان برای شما آنهایی هستند که در ذهن شما نهادینه شده و به راحتی بر زبان و قلم شما جاری میشود.
6 راه مناسب برای بهبود دایره واژگانی
- مطالعه را جزو برنامههای روزانه خود قرار دهید تا به مطالعه و خواندن عادت کنید.
وقتی با کلمات در متن رو به رو میشوید، ساخت کلمات جدید برای شما آسانتر خواهد شد. بدون شک دیدن کلمات در یک رمان، یک مقاله یا یک روزنامه بسیار مفیدتر از دیدن آنها در لیست واژگان و کتابهای لغت است!
چرا که نه تنها در معرض کلمات ناآشنا قرار میگیرید، بلکه با نحوه کاربرد آنها در متن نیز آشنا میشوید.
- از فرهنگهای لغات و دیکشنریهای معتبر استفاده کنید.
در صورت استفاده صحیح از فرهنگهای لغات و دیکشنریها، میتوان به آنها به چشم منابع بسیار مفیدی نگاه کرد. در فرهنگهای لغت معمولا تعریف کلمه، مترادفها، متضادها، ریشه کلمه، تلفظ کلمه و حتی گاهی کلمات مرتبط و کالوکیشنها را میتوان مشاهده کرد.
از مزایای استفاده از این کتابهای مرجع این است که در هنگام بررسی کلمه مورد نظر ممکن است با کلمات جدید دیگری هم آشنا شوید و آنها را فرا بگیرید. شما به عنوان نویسنده نیز میتوانید از جملات به کار برده شده در این منابع ایده بگیرید.
- با کلمات بازی کنید.
بازیهای بسیاری وجود دارد که شما میتوانید، کلماتی که ممکن است در ذهنتان نمانند را از این طریق در ذهن خود نهادینه کنید.
- ساخت فلش کارت را فراموش نکنید!
از موثرترین راههای یادگیری کلمات، ساخت فلش کارت است. با تکرار و تمرین کلمات به صورت مرتب میتوانید حجم عظیمی از کلمات را در مدت زمان کوتاهی یاد بگیرید.
- به گروههای یادگیری واژه بپیوندید.
برخی از گروهها و یا حتی سیستم عاملها وجود دارند که هر روز یک کلمه را برای یادگیری در معرض نمایش میگذارند. اگرچه شاید در نگاه اول روزی یک کلمه چندان به علم و دانش شما نیفزاید اما در طولانی مدت متوجه روند رشد خود در نگارش و مکالمه و همچنین گسترش دایره لغات خود خواهید شد.
- از کلمات جدید در مکالمه و متن استفاده کنید.
استفاده از کلمات جدید، جالب و کاربردی در مکالمه به شما کمک میکند تا کلمه بهتر در ذهنتان بماند و بتوانید از آن در نگارش هم استفاده کنید.
بهترین فرصت برای آزمون و خطا و به کارگیری کلمات جدید، هنگامی است که در حال تمرین برای مکالمه و صحبت کردن با خود هستید و یا هنگامی که دارید به صورت تمرینی به نوشتن متن یا خاطرهای میپردازید.
- قرار دادن صحیح علائم نگارشی
علائم نگارشی به سیستم علائم یا نشانههایی گفته میشود که به خواننده نشان میدهد که چگونه یک جمله ساخته میشود و چگونه باید آن را خواند.
جملات عناصر سازندهای هستند که برای نوشتن پارگرافها و در نهایت برای نوشتن متن از آنها استفاده میشود. علائم نگارشی با حضور در جمله به چگونگی خواندن متن و همچنین درک صحیح جمله کمک خواهند کرد.
قرار گرفتن علائم نگارشی در پایان هر جمله نشان از کامل بودن جمله دارد. از این رو لازم است تا در پایان جمله، نقطه یا علامت تعجب و یا علامت سوال قرار بگیرد.
برخی از مهمترین علائم نگارشی و کاربرد آنها به شرح زیر هستند:
- ویرگول،
جایگاه ویرگول: ویرگول یا کاما به کلمه ماقبل خود چسبیده و از کلمه بعدی فاصله میگیرد.
کاربرد ویرگول: مهمترین کاربرد ویرگول یا کاما ایجاد مکث کوتاه در بین جملات و کلمات (هنگامی که به صورت لیست در کنار یکدیگر قرار میگیرند) است.
برای اینکه بتوانید در متن جاهایی را که به ویرگول نیاز دارند را پیدا کنید، بهتر است که یکبار با صدای بلند متن را برای خود بخوانید و ویرگول را در جای درست قرار دهید.
به عنوان مثال:
مکث بین جملات
اگر داروهایتان را درست مصرف نکنید، بیماری شما عود خواهد کرد.
مکث بین کلمات
ماکارونی، قرمه سبزی، لازانیا و مرغ سوخاری از غذاهای مورد علاقه من هستند.
- نقطه .
جایگاه نقطه: نقطه در پایان جمله به کلمه ماقبل خود چسبیده و از کلمه بعدی فاصله میگیرد.
کاربرد نقطه: همیشه برای پایان دادن به یک جمله باید از نقطه استفاده شود. در واقع نقطه به معنای توقف کامل است و گاهی هم ممکن است شما را در شرف توضیح بیشتر یا یک نکته مرتبط قرار دهد. به عبارتی میتوان گفت که نقطه مرز بین جملات را تعیین میکند.
گاهی آوردن چند نقطه (…) در کنار هم میتواند نشان دهنده نیاوردن بخشی از متن باشد.
به عنوان مثال:
پایان جمله
او بسیار خوشحال بود.
نیاوردن بخشی از متن
خدایی ناکرده … نکند …
- علامت تعجب!
جایگاه علامت تعجب: علامت تعجب به کلمه ماقبل خود چسبیده و از کلمه بعدی فاصله میگیرد.
کاربرد علامت تعجب: علامت تعجب برای نشان دادن تعجب، تحسین با تعجب، تاکید، به عنوان علامت ندا و گاهی طعنه وکنایه به کار میآید
به عنوان مثال:
تعجب
چه هوای دلپذیری!
تحسین با تعجب
به به! چه طرح جذابی!
تاکید
دستها بالا بی حرکت!
علامت ندا
خدایا!
طعنه و کنایه
چه عجب! از این طرفا!
- علامت سوال؟
جایگاه علامت سوال: علامت سوال در پایان جملات سوالی به کلمه ماقبل خود چسبیده و از کلمه بعدی فاصله میگیرد.
کاربرد علامت سوال: علامت سوال همانطور که از اسمش پیداست برای پرسیدن سوال یا طرح پرسش مورد استفاده قرار میگیرد.
گاهی از علامت سوال بعد از قیدهای پرسشی نیز استفاده میشود.
به عنوان مثال:
در پایان سوالات پرسشی
نویسنده کتاب پدر پولدار، پدر بی پول کیست؟
بعد از قیدهای پرسشی
کی؟ کجا؟
- نقطه ویرگول؛
جایگاه نقطه ویرگول: ویرگول یا کاما به کلمه ماقبل خود چسبیده و از کلمه بعدی فاصله میگیرد.
کاربرد نقطه ویرگول: نقطه ویرگول هم، برای ایجاد مکث در بین جملات و کلمات است. با این تفاوت که مکث نقطه ویرگول از ویرگول طولانیتر و از نقطه کوتاهتر است.
گاهی برای وصل کردن چند جمله به هم نیز از نقطه ویرگول استفاده میشود.
به عنوان مثال:
برای مکث طولانی تر
آلمان، اسپانیا، ایران؛ به مصاف کرهی جنوبی، ایتالیا و بلغارستان خواهند رفت.
وصل کردن چند جمله به هم
سوار بر اسب شد؛ زین اسب را گرفت؛ آرام آرام حرکت کرد اما یادش افتاد در را نبسته است.
- علامت نقل قول یا گیومه « »
جایگاه نقل قول: علامت نقل قول در نقل قول مستقیم، به دو نقطه میچسبد.
کاربرد نقل قول: از نقل قول یا گیومه برای نقل قولهای مستقیم، اسامی خاص، تضمن در شعر استفاده میشود.
به عنوان مثال:
نقل قولهای مستقیم
رئیس جمهور گفت:ما برای رونق اقتصادی کشور، نیاز به حمایت از تولید داخلی داریم.
اسامی خاص
او کتابش را با نام ریحان منتشر کرد.
تضمن در شعر
چه خوش گفت فردوسی پاک زاد که رحمت بر آن تربت پاک باد
- دو نقطه :
جایگاه دو نقطه: علامت دو نقطه به کلمه ماقبل خود میچسبد.
کاربرد دو نقطه: از علامت دو نقطه قبل از نقل قول مستقیم، برای شرح دادن چیزی، برای تعریف یک واژه و …. استفاده میشود.
به عنوان مثال:
قبل از نقل قول مستقیم
او گفت:که فردا روز قرعه کشی است.
برای شرح دادن چیزی
برخی از راههای مهاجرت به کانادا عبارت است از:
مهاجرت از راه سرمایه گذاری
مهاجرت از راه تحصیل
مهاجرت از راه ازدواج
مهاجرت از راه کارآفرینی
برای تعریف یک واژه
رندانه: زیرکانه
پرانتز یا قلاب () یا []، خط تیره -، ممیز و … از دیگر علائم نگارشی هستند که مانند موارد بالا میتوانند به شما در اصول نویسندگی کمک کنند.
- پاراگراف بندی مناسب
برای اینکه بتوانید به تقویت مهارت خود در زمینه نویسندگی بپردازید، باید پاراگراف بندی مناسب را جدی بگیرید. در واقع پاراگراف بندی، نشان دهنده کالبد متن شماست. پاراگرافها در اصول نویسندگی نقش مهمی دارند زیرا چارچوبی را برای سازماندهی ایدهها فراهم میکنند.
استفاده از یک ساختار مشخص برای پاراگرافهای به خواننده کمک میکند تا راحتتر با متن ارتباط برقرار کند.
به طور معمول، یک پاراگراف معمولاً حدود 250 کلمه بوده و از 5 یا 6 جمله تشکیل شده است، اما نمیتوان به طور قطع، تعیین تکلیف کرد، چرا که بسته به هدف پاراگراف، نویسنده میتواند از چنین قالبی خارج شود.
ساده نویسی در نویسندگی
چند نکته برای ساده نویسی در نویسندگی:
- سعی کنید در صورت امکان، زبان گفتار را به نوشتار تبدیل کنید و بی تکلف سخن بگویید.
- از واژگان کهن و ثقیل استفاده نکنید.
- از نوشتن جملههای پیچیده و طولانی خودداری کنید.
- کلمات و عبارتهای اضافه را حذف کنید.
- جملات مبهم و دوپهلو را حذف کنید و از حشو بپرهیزید.
- کلی گویی را کنار بگذارید.
انواع سبکهای نویسندگی
اگر بخواهیم به طور مختصر به توصیف سبک نویسندگی بپردازیم، میگوییم: به شکل یا فرم نوشتهای که نویسنده به نگارش آن میپردازد، یا به عبارت دیگر به لحن و شیوهای که نویسنده برای بیان نگارش خود از آن استفاده میکند، سبک نویسندگی میگویند.
هر نویسنده برای رعایت اصول نویسندگی باید یک سبک خاص را انتخاب کند. شناخت سبکها و تفاوت آنها با یکدیگر، به نویسنده کمک میکند تا مهارت نویسندگی خود را تقویت کند. انتخاب سبک در نویسندگی به درک بهتر مطالب توسط خواننده کمک میکند و باعث میشود که نویسنده با توجه به هدف خود از آن استفاده کند.
سبکهای نویسندگان با یکدیگر متفاوت است که برخی از آنها عبارتاند از:
- سبک توصیفی
در سبک توصیفی نویسنده با توصیف مکان ها، افراد، حوادث و اشیا برای خواننده تصویر پردازی میکند. در واقع در این سبک با استفاده از آرایههای ادبی، نوشته از حالت ساده در میآید و با رنگ و لعاب فراوان به نوشتهای جذاب تبدیل میشود. تصویر سازی ذهنی برای خواننده به درک بهتر مفاهیم و مطالب کمک میکند.
از سبک توصیفی در نگارش رمان ها، نمایش نامهها، کتابهای شعر، سفر نامهها، کتابهای داستان و نوشتن خاطرات استفاده میشود.
- سبک روایتی یا روایی
از سبک روایتی در نوشتههای خلاقانه، نوشتههای داستانی و حتی گاهی نوشتههای غیر داستانی که اغلب طولانی هستند، استفاده میشود. سبک روایتی دارای شخصیت، موقعیت و رخدادها است که نویسنده تلاش میکند علاوه بر انتقال اطلاعات، به روایت یک داستان نیز بپردازد.
از سبک روایتی در نگارش رمان ها، داستانهای شفاهی، داستانهای کوتاه و اشعار طولانی استفاده میشود.
- سبک توضیحی
سبک توضیحی یکی از رایجترین سبکهای نگارش است در سبک توضیحی نویسنده به بازی با کلمات پرداخته و با توضیح برخی از مفاهیم میکوشد تا اطلاعات خود را به خوانندگان انتقال دهد و مفهوم مطالب را به آنها برساند.
در سبک توضیحی نویسنده مطالبی را بیان میکند که ریشه آن حقایق هستند و این حقایق غالبا مواردی هستند که مورد قبول عموم مردم واقع شدهاند. به عبارتی دیگر در این سبک، نظر نویسنده مطرح نمیشود.
از سبک توضیحی در نگارش مقالات علمی، کتابهای آموزشی، نگارش اخبار، تفسیر خبر و کتابهای دستورالعمل (مثل کتابهای آشپزی) استفاده میشود.
- سبک مجاب کننده یا متقاعدکننده
در سبک مجاب کننده یا متقاعد کننده نویسنده تمام تلاش خود را میکند تا مطالب به گونهای ادا شوند تا مخاطب به انجام کاری مجاب شود. در این نوع سبکها نویسنده با انتخاب دقیق کلمات و ایجاد استدلالهای منطقی، نظرات و بیانات خود را مینویسد. از سبک مجاب کننده یا متقاعد کننده در نگارش مقالات علمی و دانشگاهی، تبلیغات، توصیه نامه و نامه شکوائیه استفاده میشود.
معرفی برخی از نویسندگان مشهور ایرانی
در ایران نویسندگان زیادی وجود دارند که توانستهاند برای کشورمان افتخار آفرین باشند. در ادامه با چند تن از نویسندگان ایرانی آشنا میشویم که برخی از دنیا رفتهاند و برخی دیگر در قید حیات هستند. اما آثار آنها همواره ماندگار و جاویدان است.
اسامی چندی از نویسندگان مشهور ایرانی عبارتاند از:
- محمود دولت آبادی
- صادق هدایت
- جلال آل احمد
- سیمین دانشور
- غلام حسین ساعدی
- هوشنگ گلشیری
- بزرگ علوی
- صمد بهرنگی
- محمد علی جمال زاده
- صادق چوبک
- گلی ترقی
- نادر ابراهیمی
- ابراهیم گلستان
- زویا پیرزاد
- ایرج پزشک زاد
- علی محمد افغانی
- فهیمه رحیمی
- م. مودب پور
- هوشنگ مرادی کرمانی
- اسماعیل فصیح
معرفی برخی از نویسندگان مشهور جهان
- ویلیام شکسپیر
- گوته
- چارلز دیکنز
- ویکتور هوگو
- مارک تواین
- دیوید نیون
- مایکل لوسیر
- جی کی رو لینگ
- انتوان چخوف
- ارنست همینگوی
- استیون کینگ
- اندره ژید
- داستایوفسکی
- نو آم چامسکی
- لوبسانگ رامپا
- کن فالت
- سیدنی شلدون
- جان اشتاین بک
- هارولد رابینز
- میکا والتاری
- نیکولاس اسپارکس
- جین آستین
- ویکتور فرانکل
- ماسارو ایموتو
بررسی قالبهای مختلف نویسندگی
در قسمت زیر به برخی از قالبهای مختلف نویسندگی میپردازیم که هر کدام از آنها میتواند برای نویسنده محدودیت ایجاد کنند چرا که با انتخاب یکی از قالبها و سبکهای نویسندگی، نویسنده میبایست در نوشته خود در همان قالب و سبک بماند تا اصول نویسندگی حفظ شود.
- داستان
داستان یکی از قدیمیترین قالبهای نویسندگی است که در آن نویسنده به نقل حوادث و رخدادها میپردازد. محتوای داستانها میتواند به صورت واقعی یا غیر واقعی باشد.
در داستانهای غیر واقعی، نویسنده باید حوادث را به بهترین شکل بیان کند به گونهای که خواننده احساس کند که این داستان اتفاق افتاده و واقعی است. در داستانهای واقعی نیز میتوان به داستان پر و بال داد و کمی از داستان واقعی فاصله گرفت اما به شرطی همه چیز عادی و واقعی جلوه کند.
داستانها انواع مختلفی دارند که با توجه به اندازه آنها دسته بندی میشوند؛ مثل، داستان کوتاه، رمان و…
- شعر
به کلام موزون، آهنگین و قافیه دار که دارای معنی و مفهوم باشد؛ شعر گفته میشود.
اشعار به 2 نوع تقسیم میشوند:
- شعر عروضی
به اشعاری که دارای وزن و قافیه هستند؛ شعر عروضی میگویند.
- شعر نو
در شعرهای نو جای قافیه مشخص نیست؛ گاهی وزن عروضی دارد و گاهی ندارد.
در واقع شعر یک سخن خیال انگیز است. در شعر نویسنده نمیتواند از همه کلمات استفاده کند چرا که فقط برخی کلمات هستند که با ساختار شعر هم خوانی دارند و میتوانند پیغام شاعر را به خواننده منتقل کنند. تأثیر شعر بر خواننده برای نویسندگان، بسیار حائز اهمیت است.
از شعر برای سرودن منظومههای طولانی، بیان مسائل اخلاقی، پند و اندرز، بیان مسائل و حوادث استفاده میشود.
- زندگینامه
زندگی نامه یکی از قالبهای نویسندگی است که به بیان روند زندگی افراد، حالات و احوالات و رویدادهای زندگی وی میپردازد. زندگی نامه گاهی سرگذشت خود نویسنده است و گاهی سرگذشت فرد دیگری است. در زندگی نامه معمولا داستانها واقعی هستند و زاده تخیلات نویسنده نیست.
گفتنی است که پیشینه نگارش زندگی نامه به دوره ساسانیان بر میگردد. کوروش نامه اثر گزنفون نمونهای از یک زندگی نامه است که ۳۷۰ سال قبل از میلاد، این نویسنده یونانی به نگارش آن پرداخته است.
تمریناتی برای تقویت نویسندگی
بدون شک برای تقویت اصول نویسندگی و تبدیل شدن به یک writer موفق، تمرین و تکرار لازم است. امروزه تمرینات و راههای مختلفی از طرف بسیاری از نویسندگان موفق ارائه شده تا شما را به اهدافتان برساند و در واقع نمیتوان گفت که کدام یک درست و کدام یک غلط است!
به هر حال باید گفت که اگرچه تمرینات مسیر شما را هموار کرده و به شما در این راه کمک میکنند تا به نتیجه برسید اما هیچ کدام از آنها راهنمای گام به گام و مطمئنی با تضمین 100 درصدی نخواهند بود و در واقع هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که شما را به استیون کینگ یا جی کی رولینگ بعدی تبدیل کند! گفتنی است که همه چیز به تلاش و استمرارتان بستگی دارد.
با این وجود، در قسمت زیر به معرفی چند تمرین کاربردی ولی ساده میپردازیم که تلاش مداوم و تکرار آنها میتواند شما را در بهترین جایگاهتان قرار داده و در مسیر تبدیل شدن به یک نویسنده موفق به شما کمک کند.
این تمرینات به شرح زیر هستند:
- نوشتن روزانه
اگرچه شاید نوشتن روزانه، یک تمرین کلی و واضح به نظر برسد، اما نباید از اهمیت آن غافل شد! عادت به نوشتن ورق پارههای روزانه، بهترین راه تقویت مهارتهای نوشتاری و برطرف کردن خطاها و عیب و ایرادات است. در واقع نوشتن به طور مداوم سبب میشود تا از قلم نویسندگی خود عبور کرده و به راههای مختلف برای کشف خلاقیتها و یا به عبارتی به مفهوم نویسندگی خلاق دست پیدا کنید. در واقع با نگاه کردن به نویسندگی به عنوان یک شغل تمام وقت، میتوانید برای آرزوهای خود که شاید کمی محال به نظر برسند، هدفگذاری منطقی داشته باشید.
اگر نمیتوانید به نویسندگی به چشم یک شغل تمام وقت نگاه کنید و کارهای روزانه و مشغلههای فکریتان به شما اجازه چنین کاری را نمیدهند، اصلا ناامید نباشید! چرا که طبق تحقیقات صورت گرفته نوشتن روزانه حتی به مدت 20 دقیقه در طولانی مدت میتواند به ارتقاء مهارتهای نویسندگی شما کمک کند؛ به طور کلی باید گفت که تنها راه برای تبدیل شدن به یک نویسنده موفق، سخت کوشی و استمرار است.
- نوشتن متن برای یک کلمه
برای اینکه خود را از نظر اصول نویسندگی به چالش بکشید، میتوانید یک کلمه را در ذهن بسپارید و یا آن را روی یک کاغذ بنویسید و در مقابل خود قرار دهید و شروع به نوشتن کنید.
روشهای مختلفی وجود دارد که در این راه میتواند کمک کننده باشد که از مهمترین و موثرترین آنها میتوان به بارش فکری، طوفان فکری یا همان Brainstorming اشاره کرد.
بارش فکری به شما کمک میکند تا ایدههای جدید و ارزشمند را در ذهن بیاورید و برای مشکلات چاره اندیشی کنید. این روش یکی از مراحل مقدماتی است که میتواند برای شما در هر متنی با هر سبک و موضوعی کاربردی باشد.
استفاده از کلمات ساده در توصیف یک کلمه عام سبب میشود تا متن شما به متنی عامه پسند تبدیل شود و مخاطب بتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند.
بد نیست که گاهی برای محک زدن تواناییهای خود، به جای انتخاب کلمهای عام، کلمهی خاصی را انتخاب کرده که مخاطب آن گروهی از متخصصان و صاحب نظران باشند. در این متنها میتوانید از کلمات خاص استفاده کنید چرا که مطلب میتواند به راحتی برای مخاطبان قابل فهم باشد.
- نوشتن اهداف و خاطرات
نوشتن اهداف و خاطرات روزانه ابزاری شگفت انگیز است که علاوه بر کمک به تقویت اصول و مهارتهای نویسندگی، به شما این امکان را میدهد تا درباره احساسات، رویاها و ایدههای خود در یک فضای امن و خصوصی بنویسید و در مورد آنها تامل کنید.
برای نوشتن اهداف و خاطرات که گاهی از آن به عنوان diary یاد میشود لازم است تا موارد زیر توجه شود:
- درباره وقایع روز بنویسید.
در پایان روز خود میتوانید در مورد هر آنچه در طول روز اتفاق افتاده، فکر کنید و موارد برجسته یا احساسی را به ثبت برسانید. حتی اگر یک روز کاملا عادی داشته اید، میتوانید با نوشتن جزئیات مربوط به روز خود و کارهای روزمره، از افکار و احساسات سخن بگویید.
از مزایای نوشتن dairy این است که میتوانید بر موج افکارتان سوار شده و به سمت و سوی دلخواه روانه شوید. نوشتن dairy به راحتی میتواند پاسخگوی پرش افکار شما و موضوعات مختلفی که به آن فکر میکنید باشد.
به عنوان مثال، شما میتوانید در مورد امتحان زبان انگلیسی آن روز بنویسید.
آیا احساس خوبی در مورد امتحان دارید؟
آیا بهتر بود بیشتر مطالعه میکردید؟
آیا از دریافت نتیجه خوشحال هستید یا عصبی؟
- اهداف خود را در نظر بگیرید و برای دست یابی به آنها برنامه ریزی کنید.
لیستی از اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود تهیه کنید. سپس برای تحقق هر مورد، تک به تک آنها بررسی کرده و به جزئیات بپردازید. انجام اقدامات کوچکتر میتواند سبب تحقق اهداف بزرگتر شود.
بنابراین یادداشت کردن جزئیات، علاوه بر تقویت مهارتهای نویسندگی به شما در رسیدن به اهدافتان کمک خواهد کرد.
به عنوان مثال اهداف کوتاه مدت میتواند شامل خواندن امتحانی که در پیش دارید یا رفتن به باشگاه برای ورزش روزانه باشد و اهداف بلند مدت میتواند به مسائلی مثل رفتن به دانشگاه مورد نظر یا پس انداز اشاره کند.
- در مورد احساساتتان بنویسید.
لازم نیست که به دنبال زمینهای برای برانگیختن احساسات خود باشید. همین که به توصیف دقیق آنچه که احساستان به شما میگوید، بپردازید کافی است.
بهتر است روی یک فکر یا حس خاص تمرکز کرده و تا جایی که میتوانید به کاوش در مورد آن احساس بپردازید.
به عنوان مثال، اگر احساس غم و اندوه میکنید، میتوانید یک دفترچه خاطرات بردارید و درباره این که چرا چنین احساسی دارید و چه اتفاقاتی سبب ایجاد چنین حالتی در شما میشود، بنویسید.
سعی کنید در هنگام نوشتن این موارد علاوه بر بروز احساساتتان به نکات دستوری، نگارشی و… نیز توجه فرمایید تا بتوانید همزمان اصول نویسندگی را نیز فرا بگیرید.
- نقل قولهای الهام بخش را یادداشت کنید و بنویسید که این نقل قولها چه مفاهیمی را از نظر شما نشان میدهند.
نقل قولهای الهام بخش میتواند از یک شخص مشهور، از یک کتاب یا فیلم مورد علاقه شما یا حتی دوست یا یکی از اعضای خانواده تان باشد. هر نقل قول الهام بخش، یک نقطه شروع عالی برای نوشتن خواهد بود تا شما آن را در دفترچه خاطرات خود ثبت کنید. حال باید به زبان خود معنی آن را برای خود بنویسید و یا برداشتی را که از آن کرده اید یادداشت کنید.
به عنوان مثال، شما میتوانید جملهای مانند راز جلو افتادن، آغاز کردن است از مارک تواین، نویسنده و طنز پرداز آمریکایی را یادداشت کنید و درباره اینکه این جمله به چه معنا است و برای شروع کار چه باید کرد و اقدامات لازم برای رسیدن به اهداف چیست، یک دفترچه خاطرات بردارید و نکاتی را که به نظرتان میرسد، بنویسید.
- نوشتن داستان براساس یک تصویر
یک تصویر میتواند بیانگر بی نهایت کلمه باشد، بنابراین میتوان از آن به عنوان یک تمرین خوب برای نویسندگی استفاده کرد.
برای اینکه بتوانید به بهترین نحو ممکن تمرین خود را انجام دهید لازم است تا ابتدا با خود فکر کنید که وقتی برای اولین بار به تصویر نگاه کردید، چه چیزی را دیدید و چه مواردی بیشتر توجه شما را جلب کرد؟
قطعا پاسخ به این سوال، نقطه نظرات شما و دیدگاهتان را نشان خواهد داد. خلاقیت در نوشتن، رعایت نکات دقیق و ساده نویسی به شما در توصیف یک عکس کمک خواهد کرد.
برای نوشتن متنی در توصیف یک تصویر موارد زیر را در نظر بگیرید:
- مختصر بنویسید و از آوردن مطالب غیر مرتبط بپرهیزید.
- مخاطبان خود را در ذهن داشته باشید و دایره واژگانی و سایر موارد را بر اساس آنها در متن بیاورید.
- از افعال و صفات قوی استفاده کنید تا بتوانید تمام حسی که از تصویر میگیرید را به مخاطب القا کنید.
- از ذکر نکات برجسته و آنچه در نظر شما مهم تلقی میشوند، غافل نشوید.
- مطالعه روزانه
داشتن مطالعه در طول روز یکی از موثرترین تمریناتی است که میتوانید داشته باشید. در واقع با خواندن آثار دیگر نویسندگان انگار بر سر کلاس درس آنها حاضر شده اید و در حال بهرمندی از علم و دانش آنها هستید!
برای مطالعه روزانه بهتر است از مطالعه آثار بزرگ توسط نویسندگان مشهور و مطالعه آثار غیر معروف از نویسندگان ناشناس غافل نشوید. مطالعه سبکهای گوناگون و ژانرهای مختلف مثل رمانها، مجموعه داستانهای کوتاه و کتابهای غیر داستانی به شما در کسب موفقیت کمک خواهند کرد.
مطالعه آثاری که به آن علاقمند هستید و مطالعه کتابهای پر فروش نیز از جمله مواردی است که برای مطالعه روزانه مورد توجه قرار گرفته است.
- نوشتن داستان کوتاه
همه نویسندهها، شور و وقت نوشتن رمانها و کتابهای قطور را ندارند، یا شاید رمان نویس هستند و میخواهند نوشتن داستان کوتاه را هم تجربه کنند. علاوه بر این مسائل داستان کوتاه میتواند به شما در کسب تجربه نویسندگی کمک کند.
یکی از نکات مثبت داستان کوتاه این است که بسیار مورد توجه مجلهها، روزنامهها، نشریهها، وبلاگها و… قرار میگیرند و چنانچه در مطبوعات چاپ شوند، هزینهای در قبال آنها پرداخته میشود. بنابراین به نوشتن داستان کوتاه علاوه بر تمرین و تقویت مهارت، میتوان به چشم یک منبع برای درامدزایی و یا پر بار کردن رزومه نیز اشاره کرد.
حتی اگر به نوشتن داستان کوتاه علاقمند نیستید، ما به شما توصیه میکنیم این کار را بر خلاف میلتان انجام دهید! برای اینکه راحتتر و با سرعت بیشتر تمرکزکنید، بر روی نوشتن تعداد مشخصی داستان کوتاه در هفته تمرکز کنید و به آن پایبند باشید. نوشتن داستان کوتاه به طور مداوم به خلاقیت شما در داستان نویسی کمک خواهد کرد.
10 نکته طلایی برای نوشتن داستان کوتاه
- تفاوت رمانها و داستانهای کوتاه را جدی بگیرید
رمانها و داستانهای کوتاه ویژگیهای مشترک بسیاری با یکدیگر دارند. اگرچه طول آنها متفاوت است اما در واقع هر دوی آنها باید از نظر دستوری و هجی درست باشند و انسجامشان حفظ شود.
چه عناصری باید هم در داستان کوتاه و هم در رمان حفظ شوند؟
- مقدمه چینی
- پیش آگاهی
- ایجاد یک حادثه یا رویداد
- کنش صعودی
- نقطه اوج
- کنش نزولی
از آن جایی که رمان نویسان درباره طول کتاب خود تصمیم میگیرند، شما به عنوان یک نویسنده فعال در زمینه داستان کوتاه نیز باید محدوده کلمات خود را از پیش تعیین کنید.
برای روایت یک داستان کامل در مقیاس کوچکتر، لازم است به جز قسمتهای بسیار مهم، تاجایی که ممکن است داستان کوتاه شود و سرعت حل مشکلات سریعتر باشد.
به همین دلیل است که داستانهای کوتاه، برخلاف رمانها معمولاً بر یکی از جنبههای زندگی یک شخصیت یا یک جنبه از مسئله متمرکز میشوند.
- سعی کنید تا حد ممکن متن را نزدیک به انتهای داستان شروع کنید.
اگر به روزنامهها توجه کنید رعایت این نکته را در آنها خواهید دید. چرا؟
در واقع میتوان گفت با آغاز کردن داستان نزدیک به انتهای متن، این امکان برای خواننده وجود دارد که تصمیم بگیرد آیا میخواهد تا پایان متن را بخواند یا خیر.
نویسندگان حرفهای در داستان کوتاه هم معمولا مهارت بسیار خوبی در این کار دارند. آنها با برجسته کردن پاراگرافها و خطوط اول داستان و نزدیک نشان دادن آنها به پایان داستان، خوانندگان را مجاب میکنند که تا انتهای داستان با آنها همراه شوند.
- سرعت جریانات داستان را حفظ کنید و زیاده گویی نکنید.
سرعت زیاد در داستانهای کوتاه ضروری است. معمولا سرعت داستان تا جایی که قهرمان داستان به درگیریها و تضادهای نهایی برسد، افزایش مییابد.
در واقع در داستانهای کوتاه خواننده باید از همان صفحات اول داستان به نقاط مهم داستان پرتاب شود.
- تعداد شخصیتهای داستان را محدود کنید.
با توجه به طول داستان کوتاه، آوردن تعداد زیادی از شخصیتها و معرفی آنها دشوار است و از طرفی دیگر پیگیری احوالات شخصیتها درطول داستان خواننده را با چالش رو به رو خواهد کرد.
به طور کلی میتوان گفت که یک داستان کوتاه فقط به 3 شخصیت احتیاج دارد. (قهرمان داستان یا protagonist، پاد قهرمان یا antagonist و شخص سومی که از آن به عنوان واسطه یاد میشود.)
خواننده همواره به دنبال کاراکتری است که او را تشویق کند (پروتاگونیست) ، کاراکتر دیگری که از او متنفر باشد (آنتاگونیست) و گاهی اوقات به دنبال شخصیت دیگری است که در کش و قوس داستان برای پیشبرد اهداف قهرمان یا پاد قهرمان خدمت کند.
یک داستان کوتاه حتی میتواند تنها با یک شخصیت نوشته شود. در فیلم Cast Away یا همان دور افتاده به تهیه کنندگی تام هنکس، شخصیت اصلی فیلم در بیشتر قسمتهای فیلم تنها است. این فیلم یک نمونه عالی از چگونگی ساخت داستان فقط با یک شخصیت است.
- ذهن خواننده را به قهرمان داستان مشغول کنید.
همانطور که در قسمت قبل هم گفته شد، هر داستانی به یک قهرمان احتیاج دارد. یکی از ترفندهای نویسندگی این است که مخاطب در طول داستان به این شخصیت و رفتارها و گفتههای وی مشغول شود.
چندین راهکار برای تقویت ارتباط شخصیت اصلی داستان و مخاطب:
- به شخصیت قهرمان داستان شور و نشاط ببخشید و او را یونیک و منحصر به فرد جلوه دهید.
- قهرمان داستان را مصمم و با اراده نشان دهید.
- میتوانید یکی از نقطه ضعفهای قهرمان داستان را نشان دهید اما به صورتی که قابل توجیه باشد! مثلا میتوانید از نقاط ضعفی استفاده کنید که با خواننده مشترک است.
- نگاهی اجمالی به روحیات قهرمان داستان نیز میتواند کمک کننده باشد. این کار باعث میشود تا شخصیت داستان در ذهن مخاطب کمی واقعیتر به نظر برسد.
- تضاد و کشمکش ایجاد کنید.
هر داستان کوتاه نیاز به یک چالش یا کشمکش دارد. از آن جایی که داستانهای کوتاه میتوانند فقط با یک شخصیت هم به جریان در بیایند، شخصیت اول یا با یک معضل یا مکاشفه رو به رو میشود و یا به نوعی برای تصمیم گیری به مشکل بر میخورد.
به عنوان نویسنده، لازم است تا پیرامون این درگیریها، تنشهایی ایجاد کنید. درگیری و تنش خوانندگان را به خود مشغول کرده و آنها را سرگرم میکنند.
کرت وانه کت، نویسنده مشهور آمریکایی، میگوید: نویسنده باید سادیست باشد! اتفاقات بد را برای شخصیتهای اصلی خود رقم بزند تا به مخاطبان نشان دهد که چگونه خودساخته شده اند.
به طور کلی باید گفت که ایجاد تنش و کشمکش در رمانها بیشتر است و در داستانهای کوتاه کمتر میتوان چنین تنشهای عمیقی را رقم زد.
- از گذشته بگویید اما جزئیات را از این بخش حذف کنید.
در داستانهای کوتاه، شما به عنوان نویسنده، فضا و فرصت کافی ندارید تا بتوانید به گذشته شخصیتها و اتفاقات قبلی بپردازید. اگر شک دارید که ذکر اتفاقات، داستان شما را پیچیده و طولانی میکنند، بهتر است آنها را کنار بگذارید. در واقع لازم است تا به تک تک جملات و حتی کلمات فکر کنید و حساب شده پیش بروید.
در نظر داشته باشید که حتی اگر مجبور شدید برای حفظ قالب داستان، بسیاری از مطالب گذشته را حذف کنید و روی کاغذ نیاورید، اما باید این کار را در ذهن خود انجام دهید. در واقع لازم است تا انگیزه شخصیت اصلی را برای نوشتن یک داستان جذاب درک کنید. به جای سرگرم کردن مخاطبان با گزافه گویی و آوردن بک گراند شخصیتها میتوانید در عوض، توجه آنها را به گفتگو ها، تنشها و سایر موارد جلب کنید.
- حواس پنجگانه مخاطب را درگیر کنید.
خوانندگان را فقط به تجربیات بصری در داستان خود محدود نکنید و به آنها اجازه دهید تا در طول داستان از حواس لامسه، بویایی، چشایی و شنوایی استفاده شده به طوری که حس داستان به دنیای واقعی منتقل شود.
در واقع منظور این است که شما به عنوان نویسنده باید صرفا به جای گفتن، نشان دهید و از خوانندگان خود بخواهید تا به طور وسیع کنکاش کرده و وارد داستان شوند، به طوری که انگار واقعا در آن جا حضور دارد.
- با آوردن دیالوگ، داستان را زنده نگه دارید.
دقت داشته باشید که نباید همه وقت خود را صرف توصیف صحنهها کنید، چرا که در داستانهای کوتاه باید به نتیجه نسبتاً سریع برسید. به جای پرداختن به توصیف صحنهها بهتر است تا با آوردن دیالوگ شخصیتها، به داستان رنگ و بوی حیات ببخشید و آن را زنده نگه دارید.
برای این کار لازم است تا هنگام قرار گرفتن شخصیتها در یک صحنه، به آنها کاری مانند شستن ظرفها، تعمیر ماشین و… بدهید و سپس برای پیشبرد داستان و ایجاد تضاد و کشمکش، روی دیالوگها تمرکز کنید.
جالب است بدانید که هیچ راهی بهتر از ساخت دیالوگ برای داشتن نمایشنامهای قوی وجود ندارد. برای اینکه بتوانید بهترین دیالوگها را در بطن داستان خود بیاورید، بهتر است که دیالوگهایی را که نوشتهاید، با صدای بلند بخوانید. اگر از نظر شما dialogueها واقعی نیستند و یا با شخصیت داستان همخوانی ندارند، حتما مشکلی وجود دارد و باید آنها تغییر دهید.
- از ویرایش داستان غافل نشوید.
هر چقدر هم که داستان خود را جالب و بی عیب و نقص تصور کنید، در اتمام کار باید قلم ویراستاری به دست بگیرید. برای اینکه بتوانید به یک writer محبوب تبدیل شوید باید در نقش یک ویرایستار بی رحم در مقابل آثار خود ظاهر شوید.
برخی از راهها برای ویرایش داستانهای کوتاه به شرح زیر است:
- در صورت امکان، شخصیتها را ادغام کنید و از معرفی شخصیتهای اضافه بپرهیزید.
- صحنههای گذرا را حذف کنید و سعی کنید به جای توصیف صحنههای ناپایدار، به عمق داستان بپردازید.
- قیدها و صفتهای غیر ضروری را از متن بیرون بریزید.
- روی هر جمله و هر کلمه حساب کنید و از آوردن اطلاعات اضافی خودداری کنید.
و اکنون وقت آن است با توجه به حجم و ظرفیت کم برای نوشتن داستان، به بک گراند یا پس زمینه داستان نگاهی بیاندازید و تصمیم خود را بگیرید که چه مقدار از آن برای نوشتن داستان حیاتی به نظر میرسد و نبود آن داستان را دچار نقص میکند.
- برقراری ارتباط با دیگر نویسندگان
برای اینکه بتوانید همواره اطلاعات خود را به روز نگه دارید و سرعت پیشرفتتان را در کار نویسندگی افزایش دهید، بهتر است افرادی را پیدا کنید که تقریبا دغدغهها و اهدافی مثل شما در زمینه نویسندگی دارند. پیوستن به گروه نویسندگان در شبکههای اجتماعی، شرکت در انجمنها و مجامع ادبی و به طور کلی حضور در چنین محافلی به شما در پرورش استعدادهایتان در این زمینه کمک خواهد کرد.
ارتباط با دیگر نویسندگان و ملاقات با آنها این فرصت را برای شما فراهم میکند تا بتوانید کارهای یکدیگر را بخوانید بازخورد بگیرید. همچنین حضور در گروه نویسنده ها، شما را مجاب میکند تا طبق برنامه منظمی پیش روید و در کنار آنها از یادداشتهای مفید، نکات نوشتاری و یا حتی یادگرفتن اصول ویرایش متن بهرهمند شوید.
به عنوان مثال، اگر نوشتن یک رمان را شروع کردهاید، اما نمیدانید چگونه باید آن را به پایان برسانید و عیب و ایراداتش را بر طرف کنید، حضور در چنین جوامعی بسیار ارزشمند خواهد بود.
کتابهایی که با خواندن آنها نویسنده میشوید!
اگرچه برخی از افراد معتقدند که نویسندگی یک استعداد ذاتی است و بعضیها نویسنده به دنیا میآیند و نویسندگی از آن دسته از موهبتهایی است که در ذات اکثر انسانها وجود دارد، اما بدون شک باید گفت که برای نگارش مطلب و نویسندگی لازم است تا استعدادها را در این زمینه با تمرینات مختلف پرورش داد.
نویسندگی نیز مانند سایر حوزههای تخصصی به مطالعه نیازمند است. برای این که بتوانید به یک نویسنده موفق تبدیل شوید و اصول و مهارتهای نویسندگی را بیاموزید ما به شما توصیه میکنیم که حتما کتابهای زیر را بخوانید:
برخی از کتابهای توصیه شده به زبان انگلیسی برای تقویت اصول و مهارتهای نویسندگی
-
On Writing by Stephen King
-
The Writer’s Journey by Christopher Vogler
-
Self-Editing for Fiction Writers by Renni Browne and Dave King
-
Zen in the Art of Writing by Ray Bradbury
-
The Kick-Ass Writer by Chuck Wendig
-
Bird by Bird by Anne Lamott
-
Story Genius by Lisa Cron
برخی از کتابهای توصیه شده به زبان فارسی برای تقویت اصول و مهارتهای نویسندگی
- قصهها از کجا میآیند؟ اثر اصغر عبداللهی
- نوشتن با تنفس آغاز میشود اثر لرن هرینگ، مترجم حمید هاشمی
- پرنده به پرنده اثر آن لاموت، مترجم مهدی نصر زاده
- حرکت در مه اثر محمد حسن شهسواری
- نویسنده شدن اثر دروتیا برند، مترجم آرش محمداولی
- حرفه: داستان نویس، مترجم کاوه فولادی نسب و مریم کهنسال نودهی
- لوازم نویسندگی (ساختار و مبانی ادبیات داستانی ۱) اثر نادر ابراهیمی
- قصه نویسی اثر رضا براهنی
- هنر رمان اثر ناصر ایرانی
- فن نمایشنامه نویسی اثر لاجوس اگری، مترجم مهدی فروغ
نتیجه گیری و جمع بندی
محمدحسن شهسواری یکی از نویسندگان و مدرسان داستان نویسی و رمان نویسی، در یکی از یادداشتهای خود سخن جالبی به میان آورده است که میگوید:
«اگر استعداد نداشته باشید، خودتان را بکشید هم نویسنده نخواهید شد؛ اما اگر استعداد داشته باشید، فقط باید خودتان را بکشید تا نویسنده شوید! »
اگر شما هم شیفته نوشتن و نویسندگی هستید اما نمیدانید که باید از کجا و چگونه شروع کنید، شما را به شرکت در این دوره نویسندگی دعوت میکنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید بر روی لینک، کلیک کنید.
بدون شک موفقیت و پیشرفت شما، آرزوی قلبی ماست!