Quantcast

ده تکنیک سیال نویسندگی

نویسنده:
بنی علی
زمان تقریبی خواندن : 9 دقیقه
آموزش نویسندگی

آیا هُمای نویسندگی تنها روی دوش انسان های با استعداد می نشیند؟

می توانید حرف من را قبول کنید یا اینکه بنشینید تا دنیا این حرف را به شما ثابت کند، نویسندگی هنری است که برای رسیدن به اوج به ده درصد استعداد و نود درصد تمرین و مطالعه نیاز دارد. شما حتی با صفر درصد استعداد و صد درصد تمرین و تلاش امکان موفقیتتان بالاتر از کسی است که پنجاه درصد استعداد دارد اما تلاش و تمرینش صفر است.

پس هُمای نویسندگی روی شانه های تلاش شما لانه می کند، نه آرزو و استعدادتان.اما به یاد داشته باشید فقط نشستن همای نویسندگی روی شانه هایتان برای نویسنده شدن کافی نیست،آب و دانه ی این همای سعادت یادگیری تکنیک های نویسندگی است.

اما نگران نباشید ما در این مقاله با آموزش ده تکنیک نویسندگی لانه کردن دائمی همای نویسندگی را روی شانه های شما تضمین میکنیم

حدود دستیابی به خواسته ها بسته به تلاش شماست نه آرزو هایتان!

ژان دومینیک بوبی متولد 1952 فرانسه، سردبیر مجله اِل. او در یک سانحه به کما می رود و وقتی به هوش می آید از تمام اعضای بدنش تنها پلک سمت چپش قابلیت تحرک دارد. فکر کردن به این مسئله و تصور این پیشامد برای خود ما، می تواند خط سیاه انفعال را روی تمام آرزوهای ما بکشد.

اما بوبی نه تنها دست از تلاش نکشید بلکه به کمک پرستاران خود توانست زبانی قراردادی با زدن پلک را اختراع کند و با همان یک پلک ناقص کتابی 128 صفحه ای با عنوان “لباس غواصی و پروانه” را بنویسد.

هرچند او 10 روز پس از اتمام کتابش همان یک پلک باز را هم برای همیشه بر دنیا بست و چاپ کتابش به بعد از حیاط او موکول شد اما بوبی به نماد تلاش، علی الخصوص در حوزه نویسندگی، مبدل شد.

صحبت درباره ی این نماد تلاش در نویسندگی و زندگی خود نیازمند یک مقاله جدا است،شما میتوانید در مقاله ی “نوشتن کتاب با پلک سمت چپ” بیشتر و بهتر با این مرد پر تلاش آشنا شوید.

می خواهم نویسنده شوم پس می توانم!

10 تکنیک نویسندگییک گردش کوتاه در فضای مجازی شما را با تعداد زیادی تکنیک نویسندگی مواجه می کند. آیا از خود پرسیده اید دلیل تعدد این مقالات تکنیک نویسندگی چیست؟ یگذارید اینطور پاسخ شما را بدهم که بدون یادگیری این تکنیک ها باید سال ها آزمون خطا کنید تا به نویسندگی را بیاموزید اما با یادگیری فقط 10 تکنیک سیالِ نویسندگی از همین حال خود را نویسنده بدانید.

  1. با چشمانی باز زندگی کنید

اولین تکنیک نویسندگی زندگی با چشمان باز است ای جمله به این معناست که تا می توانیم به اطرافمان دقت نگاه کنیم روابط انسانی را ببینیم، اشیا را لمس کنیم و با مردم در ارتباط باشیم. زمانی که از زاويه دید مردم استفاده می کنیم، خواسته یا ناخواسته با مقوله‌ی کثرت و تعدد سلیقه روبه رو خواهیم شد.

از این اتفاق مبارک فرار نکنید. حشر و نشر با مردم، با سلیقه های گوناگون و دیدگاه های متنوع، برای شما کتاب قطوری از زندگی ها تجربه نشده است که حتی گاهی امکان دارد تا انتهای زندگیتان نتوانید، شخصاً، آن ها را تجربه کنید. گاه دیدن از منظر یک پیرمرد بی سوادِ غافل از تکنولوژی، شما را به یک سفر در زمان به 100 سال آینده می برد.

پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:” داناترین مردم کسی است که دانش مردم را با دانش خود جمع کند”. کسی که در یک کوپه قطار از همنشینی با همقطارانش سرباز زند، محکوم است در راهرو قطار روی پا بایستد و جز خستگی سوغاتی به مقصد آخر نمی‌برد.

 

  1. به فکرتان غذا بدهید، فکر گرسنه دین و ایمان ندارد!

مهم ترین تکنیک نویسندگی تغذیه ذهن است همانگونه که گرسنگی توان حرکت کردن را از شما می گیرد، فکر گرسنه‌ی شما هم توان نویسنگی را ندارد.پس تا می‌توانید با مطالعه کردن مغرتان را تغذیه کنید، از غذا‌های بی‌نظیر و ورق نخورده کتابخانه‌تان غافل نشوید.

آموزش 10 روش نویسندگی

حوزه‌ی مورد علاقه خود را مشخص کنید و تا می توانید از کتاب های آن حوزه نوش جان کنید. توصیه می کنم برای پیشرو بودن، گاهی، به سراغ کتاب هایی که دوست ندارید بروید. مانند زمانی که یک داروی گیاهی تلخ را برای به دست آوردن سلامتی می‌خورید، آن را با زجر و چشمان بسته بخوانید، اما بخوانید. مطالعه‌ی افکار، منش و اندیشه هایی که مخالف نظر شماست می تواند شما را در امر نویسندگی به جایگاه پیشرو یا آوانگارد بودن برساند.

 

  1. برای نوشتن، از خاطرات خود شروع کنید.

گاهی ما آنقدر منتظر ایده برای نوشتن می نشینیم که یادمان می رود چگونه قلم را در دست بگیریم و چگونه بنویسیم. مارتین اسکورسیزی کارگردان بزرگ سینما معتقد است “خلاقانه ترین فیلم، شخصی ترین فیلم است” . حال این سخن را در تمرینات نویسندگی خود اعمال کنید. ما با اقتباس از او می گوییم خلاقانه ترین متون، شخصی ترین متون است.

به این فکر کنید چگونه یک داستان ساده و روزمره خود را به گونه ای روایت کنید که برای یک نفر دیگر ارزش خواندن داشته باشد. چگونه تقدم و تاخر در ارائه‌ی اطلاعاتِ یک رفت و آمد ساده می تواند متن شما را خواندنی کند. دقیقا همین جا هست که متوجه می شوید جزئیات‌نویسی و مصورنویسی چگونه می تواند متن شما را خلاقانه کند.

نزدیک ترین موضوع به شما خود شما هستید و این بهترین موضوع است. از خودتان غافل نشوید. شاید این برای شما هم اتفاق افتاده باشد که با خواندن یک داستان، یک رمان یا دیدن یک فیلم، یک خاطره دقیقا با همان شکل و شمایل برایتان زنده شود! تفاوت شما با آن نویسنده این است که او آن داستان ساده را زیبا نوشته اما شما ساده از کنار آن گذشته اید.

این تکنیک نویسندگی اولین گام عملی در نویسندگی است پس بدون ترس این گام مهم نویسندگی را با شهامت و اطمینان خاطر بردارید.

 

  1. خودتان را کور کنید و بنویسید!

10 تکنیک نویسندگی

تکنیک نویسندگی به سبک نابینایان شاید عجیب باشد اما خلاقیت شما را رشد میدهد پس اگر تا امروز با یک فرد نابینا همنشین نشده اید به شما توصیه می کنم که به این کار اهتمام بورزید حتی برای یک بار .

افراد نابینا تنها از طریق شنیدن و لمس کردن به توصیف وقایع و اشیا و افراد می پردازند. چشمانتان را ببندید و یک شی را در دستانتان قرار دهید، سعی کنید با لمس کردن، بویید و چشیدن، آن را برای کسی که تا به الان ندیده است شرح دهید.

به جزئیات فکر کنید. شما باید بتوانید برای فردی که تمام عمرش را در بیابان های داغ شبه جزیره عربستان زندگی کرده، برف را توصیف کنید. نه تنها از رنگ سفید و تن نرم برف، که سوختن از سرمای به استخوان نشسته اش، که با روی آتش گرفتن دست، درد تمام وجودتان را می گیرد را توصیف کنید.

این‌گونه توصیف کردن منوط به بستن چشم سر و باز کردن چشم قلم است. پس خودتان را کور کنید و بنویسید.

 

  1. فرد کناریتان را به گونه ای توصیف کنید که دیدنی باشد.

قلم را به مثابه دوربین روی کاغذ بگذارید کسی کنارتان نشسته، پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر یا هر کسی دیگر را به نحوی توصیف کنید که، شخصی که به طور مثال تا به حال برادر شما را ندیده است، با خواندن آن چند خط نوشته‌ی توصیفی، بتواند در میان یک جمعیت او را بشناسد.

برای انجام این کار لازم است جزئی نگاری و ثابت نگاری صورت بگیرد. ثابت نگاری یعنی به نکاتی اشاره کنید که در او ثابت است. پس رنگ آبی پیراهنِ امروز برادرتان جزئی از تعاریف شما قرار نمی گیرد مگر این که برادرتان جز پیراهن آبی به هیچ رنگ دیگری علاقه نداشته باشد.

این کار را تمرین کنید و بدون اینکه از شخص مورد نظر نام ببرید متن را به افرادی که او را می شناسند بدهید و از آن ها بپرسید این متن توصیف چه کسی است. در مرحله‌ی بعد متن را به کسی که او را نمی شناسد بدهید و از او بخواهید میان پنج نفر او را تشخیص بدهد. اگر توصیف شما دقیق باشد، تیر او به سنگ نمی خورد و درست تشخیص خواهد داد.

 

  1. بسیار مودبانه اقدام به سرقت ادبی کنید!

یک داستان کوتاه، رمان ، نمایشنامه، یک فیلمنامه یا هر متن دیگری که به عقیده شما متن خوبی است را یکبار بخوانید و کنار بگذارید. حالا قلم و کاغذ را بردارید و بدون نگاه کردن به متن آن را با بیانِ قلم خود بنویسید.

در انتها دو متن را کنار هم قرار دهید. نکاتی را که رعایت نکرده اید و باعث شده متن شما ضعیف تر به نظر برسد را یادداشت کنید. نکاتی که باعث شده قسمتی از متن شما قوامدار‌تر و زیبا تر بشود را یادداشت کنید.

حالا شما دستاوردی دارید که باید با توجه به آن دستاورد دوباره همان متن را بنویسید. تنها با یکبار نوشتن مجدد متن متوجه تغییر شگفت انگیری در نوع نوشتار خود خواهید شد. از شما می‌خواهم بسیار مودبانه و زیرکانه این سرقت ادبی را انجام بدهید.

 

  1. به نداشته هایتان نامه بنویسید.

اوریانا فالاچی، بانوی نویسنده ایتالیایی، رمانی دارد تحت عنوان ” نامه به فرزندی که هرگز زاده نشد”. به نام کتاب و حرف‌هایی که می‌شود با کودکی زاده نشده داشت فکر کنید. از شما می خواهیم به مدیری که هرگز نداشته اید نامه بنویسید. به همسری که هرگز نداشته اید، به دوستی که ندارید و حتی هیچگاه او را ندیده اید فکر کنید و برایش نامه بنویسید.

آموزش نویسندگیمتوجه می‌شوید شما به جز این که چه چیزی برای او می نویسید، باید او را خلق کنید! با تمام جزئیات یک انسان، تا بتوانید برایش نامه بنویسید یا یک کادو بفرستید. مثلا همسر نداشته شما عاشق گل نرگس است اما چون شما به این نکته توجه نکرده اید برای او یک گل داودی گرفته اید و گل داودی برای او یادآور پدرش است که در کودکی او را از دست داده است و جای لبخند، اشکش جاری می شود.

نوشتن برای آن کسی که وجود ندارد مثل ساختن یک مجسمه از گِل رس است. شما باید حرف به حرف را طراحی کنید. درون و بیرون شخصیت مورد نظر را برای خودتان جمع آوری کنید و از شخصیت و فیزیک و عاداتش کتابخانه ای پدید بیاورید که تمام حرف هایتان در یک جای تعلقات او قرار بگیرد.

شما باید بدانید اگر بخواهید او را ناراحت کنید چه جمله ای او را ناراحت می کند و اگر خوشحالی او را می خواهید چه هدیه ای می تواند او را خوشحال کند. از شما می خواهیم خلاقانه خلق کنید و خالقانه بنویسید.

 

  1. من می نویسم پس هستم!

همانگونه که نمیتوانیم فنون فوتبال را تنها با دیدن، و بدون پا به توپ شدن بیاموزیم، برای نویسندگی هم تا دست به کاغذ نشویم و گلوله های جوهر را به سمت دروازه افکارمان شلیک نکنیم، هیچ نمره ای در کارنامه نویسندگی ما ثبت نخواهد شد.

بهترین دفاع در فوتبال، حمله است، بهترین راه برای زمینگیر نشدن در عرصه نویسندگی، زمین نگذاشتن قلم است. با خودتان بگوید من می نویسم پس هستم!. جرات این را داشته باشید که تنها زمان هایی که قلمتان را روی کاغذ می گذارید و افکارتان را با کلمات روی آن نقاشی می کنید خود را نویسنده خطاب کنید. اگر عاشق این باشید که خودتان را هرجایی نویسنده معرفی کنید، هیچگاه دست از نوشتن بر نمی‌دارید.

نوشتن می تواند یک تفریح باشد اما تفریحی به آن نپردازید. نویسندگی می تواند یک غذا باشد، اما از سر هوس به آن ناخنک نزنید. نویسندگی وقتی برایتان حکم هوا را پیدا کرد، حتی زمانی که حواستان به نویسندگی جمع نباشد در حال نوشتنید، خواه قلم و کاغذی داشته باشید یا نه.

  1. از انتها به ابتدا بنوسید

دیود بال در کتاب “شیوه فنی نمایشنامه خوانی” ترجمه محمود کرمی حکاک، تکنیکی را ارائه می دهد که بسیار کارآمد است. او این تکنیک نویسندگی را برای نوشتن متون، کارگردانی کردن یک تئاتر یا فیلم پیشنهاد می کند.

او نویسنده را مجاب می کند که متنی که نوشته را یک بار از انتها به ابتدا بخواند و از انتها آن را دوباره بنویسد. در نگاه اول گمان به دیوانگی دیوید بال برده می شود اما زمانی که توضیحاتش را می خوانید به هوشمندی او پی خواهید برد.

منظور او از این کار پیدا کردن چاله های مسیر روایت است. گاهی شما معلولی را خلق کرده اید که علتی برای آن قرار نداده‌اید و اگر از خود بپرسید چرا این اتفاق افتاد جوابی برای آن ندارید. همیشه علت قبل از معلول وجود دارد.

اگر در قسمتی از متن شما، فرد مهمی با سلاح گرم کشته شده ولی قاتل در صحنه‌ی قبل از میان سلاح های خود چاقو را برداشته باشد این دو صحنه دچار حفره منطقی می باشد. وقتی از انتها به ابتدا این متن را بخوانید متوجه می شوید فراموش کرده اید که مقتول با گلوله به قتل رسیده اما قاتل شما فقط یک چاقو داشته است.

 

  1. یک بار بنویسید هزاربار بازنویسی کنید

آخرین تکنیک نویسندگی دوباره نویسی است .قطعا تا به حال به متونی برخورده اید که موضوع خوب اما پرداختی فاجعه بار دارند. با اندکی توجه ریشه این ضعف را در ناکافی بودن بازنویسی متن می یابید.

اگر نویسندگی را ساخت قطعات یک خودرو در نظر بگیرید این بازنویسی است که هر قطعه را در جای به خصوص خود قرار می دهد و اتومبیل ما را می سازد.

به یاد داشته باشید، صرفا در کنار هم قرار دادن قطعات مختلف، شما را به هدف نمی رساند. فرض کنید جای لاستیک های یک اتومبیل با صندلی های آن جا به جا شود. شاید ظاهر کلی آن هنوز شبیه یک ماشین باشد اما هیچوقت کار یک اتومبیل را برای شما انجام نخواهد داد.

در ابتدای نوشتن متون خیلی از عناصر به درستی سر جای خود قرار نمی‌گیرند، البته باید در نظر داشت که این مسئله برای بزرگترین نویسندگان جهان نیز صادق است. در نتیجه به هیچ وجه این مسئله را نشانه ضعف خود ندانید. پس بعد از نوشتن هر متن، صندلی را از زیر خودرو بیرون بکشید و لاستیک را سر جای خودش قرار دهید. حال اتومبیل شما ظاهرا قابلیت حرکت را دارد.

 

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin

مطالب مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

برای دریافت جدیدترین مطالب، در خبرنامه مکتب مهر عضو شوید

لطفا صبر کنید…
Clicky